ترس از خوشحالی و تکنیک ای اف تی (EFT)

همه ما بدون استتثنا دوست داریم که شاد، خوشحال و خوشبخت باشیم اما با وجود این بارها توی جلسات مشاوره و درمان شاهد ترس عجیب و غریب مراجعینم از شادی و خوشحالی بودم که تو این مقاله میخواهیم با همدیگه یک نمونه عینی و واقعی رو بررسی و تحلیل کنیم.

مراجع عزیزی تو دوره کوچینگ شخصی علی رغم موفقیت های خیلی زیادی که طی دوره به دست آورده بود، شدیدا در برابر خوب شدن حالش و خوشحالی کردن مقاومت میکرد و هر بار که مسیله ای رو حل میکردیم قبل از اینکه به مرحله شادی و خوشحالی بابت حل اون مسیله برسیم، یک موضوع و مسیله جدیدی رو مطرح میکرد و تمایل خیلی زیادی به بدبخت نشون دادن خودش داشت.

تا اینکه تو یکی از جلسات مشاوره بهش گفتم مشکلی که تو الان داری ترس از شادی و خوشحالی و خوشبختیه و نه هیچ چیز دیگه،  وگرنه تو کم نتیجه و دستاورد نداشتی تو این دوره و چند تا از نتایجی که طی روزهای اخیر به دست آورده بود رو براشون یاداوری کردم و شدیدا به فکر فرو رفت.

تو جلسه بعدی اولین موضوعی که خودش مطرح کرد صحه گذاشتن روی حرف هایی بود که انتهای جلسه قبل در موردش صحبت کرده بودیم و میگفت راست گفتید خانم شفیعی من از خوشحال شدن میترسم، من از اینکه حس کنم خوشبختم میترسم و خانواده من هم دقیقا این شکلی هستند و ما ترس از شادی و خوشحالی داریم.

از اونجایی که وقتی یک مسیله بیشتر از یکبار اتفاق می افته حتما دلیلی داره شروع کردیم به اتنجام تپینگ روی این مسیله تا بتونیم ریشه اش رو پیدا و یکبار برای همیشه از دستش خلاص بشیم.

 روی نقطه کاراته ضربه می زنیم:

• با وجود اینکه نمیتونم خوشحال باشم و شادی کنم اما خودم رو دوست دارم و می پذیرم.
• با وجود اینکه احساس میکنم نباید احساس خوشبختی داشته باشم اما خودم رو دوست دارم.
• با وجود اینکه شدیدا از شادی و خوشحالی میترسم اما خودم رو دوست دارم و می پذیرم.

فرق سر: نمیتونم خوشحالی کنم

ابتدای ابرو: بابت چی خوشحالی کنم

انتهای ابرو: مگه چی دارم که خوشحال باشم

زیر چشم: از خوشحالی میترسم

زیر بینی: از خوشبختی میترسم

زیر لب: این ترس عمیق و شدید از شادی

ترقوه: این ترس عمیق و شدید از خوشبختی

زیر بغل: این ترس عمیق و شدید از خوشحالی

فرق سر: اگه دوباره این اتفاق ها بیفته چی ؟

ابتدای ابرو: اگه دوباره حالم بد بشه چی؟

انتهای ابرو: اگه بازم اوضاع خراب بشه چی؟

زیر چشم: مگه اوضاع خوبم میشه؟

زیر بینی: اصلا مگه اوضاع خوب هم داریم؟

زیر لب: این احساس عمیق و شدید ترس از شادی و خوشحالی

ترقوه: این ترس از خوشبختی

زیر بغل: اگه دوباره بدبخت بشم چی؟

همینطور که  موقع انجام ای اف تی بر روی نقاط  ضربه میزدیم دو تا خاطره یادش اومد:

• خاطره اول مربوط به مرگ عموش که خیلی اینو دوست داشت و در کنار عوش شدیدا احساس خوشبختی میکرد و بعد از دست دادنش فکر میکرده که دیگه کسی پیدا نمیشه که انقدر دوستش داشته باشه.
• خاطره دوم مربوط به دایی ش میشه که اونم خیلی اینو دوست داشت و بیش از حد بهش توجه میکرد اما بعد از اینکه ازدواج میکنه دیگه مثل سابق بهش توجه نمیکرده و این همیشه فکر میکرده که زندایشش نمیزاره داییش بهش توجه کنه.

همانطور که می بینید تو هر دو تا خاطره شادی و خوشحالی عمیقی رو از دست میده و همین باعث میشه که ناخوداگاه از شادی و خوشحالی و خوشبختی بترسه، چون میترسه که خوشحال بشه و بعد اون خوشحالی ها رو از دست بده برای همین ترجیح میده که اصلا خوشحال نشه به خاطر چیزی و شدیدا در برابر حس شادی و خوشبختی مقاومت داره.

بعد از اینکه دو تا خاطره بالا رو خنثی کردیم مقاومتی که در برابر شادی و خوشحالی داشت تموم شد و این روزها حال و هوای خیلی خوبی رو داره تجربه میکنه  حس و حالش خیلی خوب شده.

اگه شما هم مسائل این چنینی تو زندگیتون دارید ، میتونید با شرکت در جلسات دوره کوچینگ شخصی و یا دوره های گروهی که در حال برگزاریه شرکت کنید و یکبار برای همیشه از شرشون خلاص بشید.

جهت دریافت اطلاعات تکمیلی در خصوص دوره کوچینگ شخصی  و سایر دوره ها به پیج ما در اینستاگرام به آدرس khorshidi.eft سر بزنید و یا به شماره 09195338737 پیام بدید.