مقدمه:

اکثر انسان ها با دیدن یک فرد موفق اهداف بلندپروازانه ای که خود روزی در سر می پروراندند را به خاطر می آورند، اما آگاهی از موانعی که در راه رسیدن به اهداف خود با آن مواجه هستند و عدم اگاهی از مسیر پر فراز و نشیبی که آن فرد موفق از سرگذرانده، او را فردی خوش شانس قلمداد کرده و دوباره اهداف خود را به فراموشی میسپارند. در این مقاله سعی داریم مسیر پر فراز و نشیب یکی از افراد موفق را مطالعه و اهداف بلندپروازانه ی خود را دوباره احیا و برای رسیدن به آن دست از هیچ تلاش و کوششی برنداریم.

 

آدم های موفق چند بار در زندگی خود شکست خورده اند تا تواستند به موفقیت برسند؟

البته هدف تزریق این باور غلط که تا شکست نخوری موفق نمیشوی نیست،  افراد موفق بسیاری وجود دارند که بدون شکست به موفقیت رسیده اند و همین به تنهایی میتواند دلیلی بر این امر باشد که شما هم میتوانید بدون اینکه شکست را تجربه کنید به موفقیت دست پیدا کنید و برای شما که در حال مطالعه این مقاله هستید آرزوی چنین موفقیتی دارم.

روی صحبت من در این مقاله با دوستانی است که با یک الی دو شکست ناامید می شوند و دست از تلاش و کوشش برداشته و آرزوها و رویاهای خود را به باد فراموشی می سپارند.

آقای مانی خوشبین فرد موفق و ثروتمند ایرانی الاصل میباشد که این روزها با همسر و دو فرزند خویش در خانه چند میلیون دلاری خود در بورلی‌هیلز مشغول به زندگی است. اگر شما علاقمند به ماشین و یکی از کاربر ان فعال اینستاگرام باشید میتوانید آقای مانی خوشبین را به عنوان یکی از کلکسیون دار های عرصه ماشین در جهان دنبال کنید. آقای مانی خوشبین از ابتدا ثروتمند و موفق نبوده است و برای رسیدن به چنین موقعیتی تلاش و کوشش فراوانی داشته و مسیر پرفراز و نشیبی را از سرگذرانده است، در ادامه مسیر پرفراز و نشیب مانی را برای شما شرح میدهیم.

مهاجرت

مانی در سن 14 سالگی همراه با پدر و سه خواهر و برادر خود به آمریکا مهاجرت و در آنجا پناهندگی گرفتند. او نیز در ابتدای ورود به امریکا با مشکلات مختلفی مواجه بوده است، از جمله مشکلات او در بدو ورود به آمریکا زندگی در ماشین استیشن به همراه خانواده به مدت چند ماه، به دلیل نداشتن پول کافی برای تهیه خانه بوده است.

اولین کار

در سن 14 سالگی علاوه بر تحصیل، برای اینکه بتواند از پس هزینه‌های خود برآید در پشت خانه خودشان به فروش کالا‌های دست دوم ‌پرداخت و از این طریق مقداری پول پس انداز کرد. تجربه های بسیار زیادی که در فروش کالا‌های دست دوم به دست آورده بود در مسیر موفقیت کمک بسیار شایانی به مانی کرد.

اولین درامد رسمی

در سن 16 سالگی در فروشگاه کی مارکت kmart مشغول به کار شد و اولین درآمد رسمی خود را به دست آورد. او در این کار مسئول خدمات و محوطه پارکینگ بود و به جمع آوری سبد‌های خرید دیگران می‌پرداخت. او برای این کار ساعتی 3 دلار و 15 سنت حقوق دریافت می‌کرد. با توجه به قابلیت های فراوانی که داشت در مدت یک سال 4 مرتبه به عنوان کارمند نمونه انتخاب شد و در همان سال اول فعالیت خود به عنوان دستیار معاون فروش انتخاب شد و بعدها به عنوان معاون فروش کالا های ورزشی منسوب شد.

خداحافظی با دنیای کارمندی

از آنجایی حقوق کارمندی پاسخگوی اهداف بلندپروازانه ای که مانی در سر داشت نبود، فروشگاه کی مارکت را برای رسیدن به اهدف خود ترک کرد. پس از کی مارکت در یک شرکت بازاریابی چند سطحی که کارش فروش بسته های آجیل و خشکبار خانه خانه بود پیوست و در چند ماه اول فعالیت خود در این شرکت به عنوان پردرامدترین بازاریاب شناخه شد. مانی پس از انکه متوجه سودخالص بسیار خوبی که از طریق فروش آجیل و خشکبار نصیب سهامداران شرکت میشد تصمیم گرفت بجای اینکه برای شرکت، برای خودش کار کند. سپس اولین بیزنس خود را به با خرید آجیل و خشکبار در سن 18 سالگی شروع کرد. در ابتدا توانست درامد بسیارخوبی از فروش آجیل و خشکبار به دست آورد اما در ادامه هشداری از دپارتمان سلامت آمریکا آمریکا دریافت کرد و همین امر موجب شد تا کار فروش آجیل و خشکبار را کنار بگذارد. مانی بعد از این اتفاق بسیار ناامید شده بود.

ورود مجدد به دنیای کارمندی

پس از این واقعه در یکی از موسسه هایی که از مانی آجیل و خشکبار می خریدند به عنوان معاون یکی از بخش ها استخدام و بار دیگر کارمند شد. اما از انجایی که مانی هیچ گاه نمیتوانست اهداف بلندپروازانه خود را فراموش کند، فعالیت در این موسسه را هم نتوانست بیشتر از یک سال ادامه دهد.

دلال سیار

مانی در سن 21 سالگی به پیشنهاد یکی از دوستان پدرش یک پمپ بنزین سیار خرید و با توجه به اینکه می توانست هر یک از پمپ بنزین های سیار را 10 درصد زیر قیمت بخرد از این فرصت استفاده کرد و تمام پس انداز خود را  در این حرفه سرمایه گذاری کرد و به عنان یک دلال سیار شناخته شد. اما تمام پس انداز خود را از دست داد و بار دیگر با شرایط بسیار بدی مواجه شد.

موفقیت  

حالا مانی نه تنها شغل نداشت بلکه پس اندازی هم نداشت. اما همچنان اهداف بلندپروازانه ای در سر داشت و هیچ گاه ناامید نشد و باری دیگر به عنوان کارمند صدور وام در یک شرکت مرهونات فعالیت خود را آغاز کرد. این بار تنها 6 ماه تا توانست کارمند بماند و سپس شرکت مرهوناتی خود را تاسیس کرد تا بتواند در املاک مصادره و توقیف شده سرمایه گذاری کند.  سپس با پس انداز خود یک خانه کوچک در گاردنای کالیفرنیا خریداری، بازسازی و تعمیر کرد و آن را با قیمت بسیار بهتری به فروش رساند و پس از چند سال پس انداز خوبی به دست آورد. مانی در این سالها نیز از پس انداز کردن درآمد های خود برای رسیدن به اهداف بلند پروازانه ی خود دست نکشید. پس از آن سرمایه گذاری بر روی آپارتمان را نیز شروع کرد و توانست سود بسیار خوبی از این طریق نیزکسب نماید. هیچ یک از موانعی که در مسیر پرتلاطم مانی خوشبین بودند نتوانستند باعث ناامیدی او شوند تا دست از تلاش و کوشش بردارد و در نهایت مزد تمام زحمات خود را دریافت کرد.

اگه دوست داری بدون اینکه شکست رو تجربه کنی به موفقیت دست پیدا کنی در دوره رهایی از مشکلات با کمک ای اف تی” شرکت کنی. در این دوره بهت یاد میدیم که چطور عوامل شکست و موانع موفقیت رو از سر راهت برداری و خیلی سریع به موفقیت دست پیدا کنی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *