تاجايي كه مي توانيد به طور اختصاصي كار كنيد
البته بهتر است كه هرگاه مي توانيد اختصاصاً بر روي يك موضوع كار كنيد . بدين شكل مي توانيد شدت هر ترس، درد، خاطره و غيره را به صفر برسانيد و آن را از سبد محدوديت هاي خود حذف نماييد.
گاهي اوقات تعدادي از مشكلات خاص را تحت يك عنوان كلي گرد مي آوريم . اين كار مي تواند مانع پيشرفت شما از طريق ئي اف تي شود . مثلاً اغلب مردم دوست دارند ” تصور از خود ” بهتري داشته باشند. ولي متوجه نيستند كه اين عنواني كلي است و نمايشگر تعداد زيادي مشكلات خاص ( مثل خاطرات مربوط به رفتار نامناسب ، طرد شدن ، شكست و يا ترسهاي گوناگون ) مي گردد.
كسي كه در كودكي به شدت طرد شده باشد ممكن است در بسياري از زمينه هاي زندگي احساس عدم لياقت نمايد . اين مسئله با ايجاد اختلال در انرژي ( و در پي آن احساسات ناخوشايند ) به هنگام مواجهه با امكان طرد شدن ، منجر به تصور ضعيف از خود مي گردد . به همين ترتيب در موقعيت هاي مختلف احساس مي كند ” به اندازة كافي خوب نيست ” و ترجيح مي دهد در زندگي در همان جايي كه هست باقي بماند . مشكلات مربوط به تصور از خود وقتي با ساير احساسات ناخوشايند همراه شوند عموميت مي يابند و فرد در وضعيت هاي متعددتري احساس مي كند كه گير افتاده است.
من در مورد تصور از خود و ديگر احساسات كلي از يك استعاره براي ايجاد چشم انداز مناسبي از لحاظ ئي اف تي استفاده مي كنم. مشكل كلي را به يك جنگل بيماري تشبيه مي كنم كه در آن هر يك از موارد خاص يك درخت است . در ابتدا جنگل به حدي انبوه از درخت است كه به نظر مي رسد پيدا كردن راه خروج از آن محال باشد . از نظر بعضي افراد ممكن است فوق العاده انبوه باشد
. وقتي به كمك دستور اساسي ، هر يك از وقايع ناخوشايند خاص زندگي خود را به طور مؤثري خنثي نماييم ، يك درخت ناخوشايند را قطع كرده ايم . به قطع درختان ادامه دهيد و پس از مدتي جنگل تُنُك شده و شما به راحتي مي توانيد از آن خارج گرديد . هر درخت سرنگون شده نشان دهندة يك درجه آسودگي روحي است و . . . اگر در استفاده از دستور اساسي پشتكار داشته باشيد . . . به تدريج شاهد محو عكس العمل هاي ناخوشايند خود خواهيد بود . خود را در مواجهه با موقعيت هاي جديد راحت . . . و آرام . . . مي يابيد . به جاي ترس از ” به اندازة كافي خوب نبودن ” حس ماجراجـويي جديدي در خود پيدا مي كنيد .
تقسـيم مشـكلات به تعدادي وقـايع خاص تشكيل دهندة آنها و كاربرد ئي اف تي بر روي هر يـك از وقـايع خاص مي تواند راهكار مفيدي باشد . مثلاً اگر به خاطر رفتار نامناسب پدرتان نسبت به او خشمگين هستيد ، از ئي اف تي در مورد واقعة خاصي نظير ” وقتي فقط هشت سال داشتم پدر مرا در آشپزخانه كتك زد ” استفاده نماييد . اين كار اغلب بهتر از بكارگيري ئي اف تي در مورد كلي تر ” رفتار نامناسب پدرم ” است
شايد بزرگترين اشتباه تازه كارها سعي در استفاده از ای اف تي در موارد بسيار كلي باشد . اگر پشتكار داشته باشند ممكن است پيشرفت خوبي نصيبشان شود . ولي در ابتداي كار امكان درك نتايج براي آنها كم است . لذا ممكن است خيلي زود دست از اين كار بردارند . اگر مشكلات را به وقايع خاص تقسيم كنيد در همان ابتداي كار متوجه پيشرفت خود خواهيد شد . با اين كار علت اصلي را هدف گيري كرده ايد و معمولاً مؤثرتر خواهد بود .