میترسم مادرم و همسرم رو از دست بدم

اگاهی جوی عزیزی تو دوره کوچینگ شخصی میگه  خانم شفیعی این روزها خیلی میترسم، ترس از دست دادن مادرم و همسرم رو دارم . همش این میاد تو ذهنم که اگه از دستشون بدم و دیگه نتونم ببینمشون چی کار کنم؟ اگه دیگه نتونم صداشون رو بشنوم چیکار کنم ؟ انقدر این حس شدیده که دچار حس دلتنگی میشم و میترسم که تنها بشم . میدونید خانم شفیعی من بهشون وابسته هستم و روزهای خیلی خوب و خوشی با همدیگه داشتیم و داریم و جز این دو نفر کسی رو ندارم که، اگه این خوشی ها رو از دست بدم چی؟

تمام مسایل و مشکلاتی که ما توی زندگی هامون داریم از مشکلات ذهنی گرفته تا مشکلات جسمی به دلیل احساسات منفی گیر افتاده در یک سری از وقایع و خاطراتی که به لحاظ زمانی پشت سر گذاشتیم اما به لحاظ احساسی هنوز همراهمون هستن و تا این احساسات رو رها نکنیم همچنان حضور دارند و ما رو ازار میدن. ما به کمک تکنیک ای اف تی میتونیم احساسات منفی گیر افتاده رو آراد کنیم اون هم تنها به کمک انجام ضربات اروم و ملایمی که با انگشتان دست روی یک سری از نقاط که از روی کانال های انرژی مون رد شدن. اگه دوست دارید بدونید که برای این دوست مون چه اتفاقی افتاده با ما همراه بشید.

با توجه به صحبت هایی که از دوست مون شنیدیم ، پشت ترس از دست دادن، ترس از دست دادن خوشی هاشه که قایم شده و داره ازارش میده. وقتی ازشون پرسیدم که دیگه کجا خوشی هاتون رو از دست دادید ؟ اولش مکثی کرد و گفت هیچ جا؟ اما بعد از چند ثانیه گفت بعد از جدا شدن پدر و مادرم.

ما روزهای خوب و خوشی که داشتیم اما بعد از جدایی انها همه رو از دست دادیم ، روابطمون سردتر شد و تمام شب نشینی هایی که با خانواده پدری داشتیم رو از دست دادیم، حتی تا مدتی پدرم رو هم از دست دادم علی رغم اینکه خودش گفته بود که برم با مادرم زندگی کنم اما با این وجود به خاطر اینکه من مادرم رو انتخاب کردم ی کینه ای از من به دل گفته بود.

میبینیم که با جدا شدن پدر و مادر از همدیگه و از دست دادن پدرش، خوشی هایی که داشتن رو هم از دست دادن و در نتیجه الان هم دقیقا دارن چنین ترس هایی رو تو زندگی دوباره تجربه میکنن. به کمک تکنیک ای اف تی روی ترس هاشون و خاطره هایی که داشتن تپینگ انجام دادیم.

در ادامه جلسه میگه خانم شفیعی این روزها خیلی دلم برای صدای پدرم تنگ میشه و دوست داشتم که ای کاش میشد یک بار دیگه میتونستم صداش رو بشنوم و یادشون میاد که دقیقا چند روز بعد از فوت پدرم سگ ژرمنم که خیلی دوستش داشتم رو هم از دست دادم و روزها گریه میکردم، در ادامه میگه من برای سگم خیلی بیشتر ناراحت شدم و موقعی که داشت این حرف رو میزد ترس از قضاوت و احساس گناه رو میشد پشت صحبت هاش احساس کرد.

در مورد این مسئله با همدیگه صحبت کردیم که جایی برای ترس و احساس گناه وجود نداره و ی دلیلش میتونه این باشه که چون بعد از جدایی پدر و مادر با مادرشون زندگی میکردن و به نبودن پدر و ندیدن هر روزه اش عادت کرده بودن و تمام مسائلی که تو زندگیشون اتفاق افتاده بود و به همین دلیل مرگ پدرشون انقدر براشون عذاب اور نبوده، چرا که یکبار قبلا از دستش داده بودن و در مورد سگ ژرمن هم چون هر روز و هر لحظه کنارشون بوده پس طبیعی که بهش عادت کرده باشن و بعد از رفتنش خیلی اذیت شده باشید چون این سگ همدم تمام روزهای تنهایی شون هم بوده و جای خواهر و برادر نداشته شون رو هم رو پر میکردهف پس جایی برای احساس گناه وجود نداره و بهشون نور اگاهی تابوندیم و رهاشون کردیم.

ابتدای جلسه به خاطر شدت زیاد ترس ها و نگرانی هاشون  حتی دوست نداشتن در مورد این مسئله صحبت کنن اما خدا روشکر هم در مورد این مسایل صحبت کردیم و رهاشون کردیم طوری که انتهای جلسه دیگه از اون ترس ابتدای جلسه هیچ خبری نبود و ترس و نگرانی جای خودش رو به ارامش داده بود،  چون وقتی ریشه ی مسیله و مشکل پیدا و خنثی میشه دیگه تو ذهن ما جایی نداره و نمیتونه ما رو اذیت کنه. شما هم میتونید برای رزرو جلسات مشاوره به شاره 09360615176 تو واتساپ پیام بدید و یا برای اطلاعات بیشتر در مورد تکنیک ای اف تی به پیج ما در اینستاگرام به ادرس KHORSHIDI.EFT سر بزنید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *